ابو علی الفضل بن الحسن الطبرسی (468-548 ق)، از علماى بزرگ شیعه و مفسر قرآن در سده هاى پنجم و ششم قمرى است. شیخ طبرسى صاحب چند تفسیر بر قرآن کریم است که از آن میان تفسیر مجمع البیان وى شهرت بیشترى دارد.
ولادت
ابو علی الفضل بن الحسن الطبرسی به سال 468 (یا 469 ق) دیده به جهان گشود و پدرش او را «فضل» نامید. اصل و منشأ «فضل بن حسن» طبرسی «تفرش» بوده و به همین سبب به «طَبرسی» معروف و مشهور گشته است؛هر چند دلیلی بر ولادت یا اقامت او در آن دیار علمخیز در دست نیست. در مقابل، گروهی از شرح حال نویسان طبرسی را اهل طبرستان (مازندران امروز) دانستهاند،لیکن وجود دلایلی روشن بر یکی بودن طبرس و تفرش آن ادعاها را مخدوش میسازد؛که میتوان به برخی از آنها اشاره کرد:
بیهقی (معروف به ابن فندق) که از معاصران طبرسی است.در بیان شرح حال او میگوید: «طبرس منزلی است میان قاشان (کاشان) و اصفهان. اصل ایشان از آن بقعت بوده است». همچنین یعقوبی و علامه مجلسی،طبرسی را معرب تفرشی و منسوب به تفرش از توابع قم میدانستهاند.
خاندان طبرسى از خاندانهاى معروف بین شیعیان است، مثلا پدر او حسن بن فضل، خود از علماى عصر خویش بوده است، فرزند او رضى الدین، حسن بن فضل طبرسى نیز چون خورشیدى در آسمان علم و زهد و تقوا مىدرخشد. او از شاگردان پدر بوده و مؤلف کتب فراوانى از جمله مکارم الأخلاق مىباشد. نوه امین الاسلام طبرسى نیز دنباله راه پدر و جد خویش را گرفته و کتابى ارزشمند چون مشکاه الأنوار از او به یادگار مانده است.
این ناحیه نخست از توابع قم بوده و امروزه از شهرهای استان مرکزی به شمار میرود. این شهر به دلیل نزدیکیاش به قم در آغاز ورود اسلام، مذهب تشیع را پذیرفت.
تحصیل
فضل بن حسن دوران کودکی و تحصیل خود را در جوار بارگاه ملکوتی امام هشتم علیهالسلام گذراند و پس از چند سال حضور در مکتب و فراگیری خواندن و نوشتن و یادگیری قرائت قرآن، خود را به منظور تحصیل علوم اسلامی و شرکت در جلسه درس بزرگان دین آماده ساخت. او در فراگیری علومی چون ادبیات عرب، قرائت، تفسیر، حدیث، فقه، اصول و کلام فوقالعاده تلاش کرد، بدان حد که در هر یک از آن رشتهها صاحب نظر گردید. با وجودی که در مدارس آن عصر، علومی چون حساب، جبر و مقابله رایج نبود و کسی برای فراگیری آن رغبت نمیورزید، او به سوی آن علوم شتافت و از صاحب نظران آن فن به شمار میآمد.
اساتیدِ امین الدین طبرسی که نقش مهمی در بارور کردن شخصیت علمی و معنوی او داشتند از این قرارند: ابوعلی طوسی (فرزند شیخ طوسی)، جعفر بن محمد دوریستی، عبدالجبار مقری نیشابوری، امام موفق الدین حسین واعظ بکرآبادی جرجانی، سید محمد قصبی جرجانی، عبدالله قشیری، ابوالحسن عبیدالله محمد بیهقی، سید مهدی حسینی قاینی، شمس الاسلام حسن بن بابویه قمی رازی، موفق عارف نوقانی و تاج القراء کرمانی.
فقاهت شیخ طبرسی
علمای بزرگ و شرح حال نگاران، از طبرسی به عنوان مجتهد و فقیهی بزرگوار یاد کردهاند. طبرسی با عنایت به وجود بیش از پانصد آیه قرآن که بر احکام عبادات و معاملات اشارت دارد به طرح موضوعات فقهی در دو تفسیر کبیر و وسیط خود پرداخته است. او نخست اقوالِ فِرَق مختلف اسلامی را بیان کرده، پس از شرح دیدگاه شیعه، نظر خود را به گونه فتوا اظهار میکند. بسیاری از فقهای بزرگ شیعه نظرات او را مورد اشاره قرار دادهاند که میتوان به برخی از عناوین دیدگاههای فقهی او اشاره کرد:
هجرت به سبزوار
امین الاسلام طبرسی حدود 54 سال در مشهد مقدس سکونت داشت و سپس بنابر دعوت بزرگان سبزوار و با توجه به امکانات بسیاری که در آن شهر موجود بود و زمینه تدریس، تألیف و ترویج دین را برای او فراهم میساخت، در سال 523 ق. راهی آن دیار گردید. سادات آل زباره ـ که طبرسی با آنان نسبت فامیلی داشت ـ میزبان او بودند و از کمک و همکاری با آن عالم وارسته دریغ ننمودند.
نخستین اقدام شیخ، پذیرش مسئولیت «مدرسه دروازه عراق» بودکه با سرپرستی و راهنمایی او، مدرسه به حوزه علمیه وسیع و بااهمیتی مبدل گشت غنای فرهنگی و علمی این مکان، سبب جذب محصلان بسیاری از دورافتادهترین نقاط ایران گردید و طلبههای جوان به عشق رسیدن به کمال و خدمت به مکتب در آن مدرسه مشغول تحصیل شدند و علوم مختلفی چون فقه و تفسیر را از محضر طبرسی فراگرفتند. شاگردان دانشمند و بلندآوازه ذیل ثمره تلاش علمی شیخ است: رضی الدین حسن طبرسی (فرزند طبرسی)، قطب الدین راوندی، محمد بن علی بن شهر آشوب، ضیاءالدین فضل الله حسنی راوندی، شیخ منتجب الدین قمی، شاذان بن جبرئیل قمی، عبدالله بن جعفر دوریستی، سید شرف شاه حسینی افطسی نیشابوری و برهان الدین قزوینی همدانی.
معاصران
ابوالحسن علی بن زید بیهقی، مورخ معروف و مولف «تاریخ بیهقی».
ابومنصور احمدبن علی طبرسی، مولف «احتجاج».
در نگاه دانشمندان
شهید سعید قاضی نورالله شوشتری می گوید: عمده المفسرین، امین الدین، ثقه الاسلام، ابوعلی فضل بن حسن بن فضل طبرسی، از علماء برجسته تفسیر است.
دانشمند بزرگوار، میرمصطفی تفرشی از او نام می برد و می گوید: او از بزرگان طایفه شیعه امامیه است. او تصانیف نیکویی دارد. در سال 523 از مشهد رضوی به سبزوار رفت و سال 548 به خلد برین رفت.
عالم بزرگ میرزا عبدالله تبریزی اصفهانی، 23 صفحه به بیوگرافی او اختصاس داده و می گوید.
شیخ شهید امام امین الدین ابوعلی… طبرسی مشهدی، فاضل عالم مفسر، فقیه محدث بزرگوار موثق کامل سترگ، صاحب دو تفسیر «مجمع البیان لعلوم القرآن» و جوامع الجامع و جزاینها، الخ….
شیخ حر عاملی گوید: از مولفات طبرسی جوامع الجامع در تفسیر و از روایات او، صحیفه امام رضا علیه السلام است.
بیهقی، در کتاب “وشاخ” از او نام برده و گفته: در علم ادبیات عرب، شراره های آن از او می تراود و در علم نحو، سینه او سرشار از آن است.
فظی، دانشمند نامی اهل تسنن که مصری بوده، اینگونه از او یاد می کند. فضل بن حسن… از علمای علم نحو و تفسیر که ساکن بیهق بوده و در آن جا اهل علم به سویش شتافتند و او با دانش سرشار خود به آموزش آنان همت گماشت.
اساتید
طبرسی در آغاز جوانی در مشهد مقدس سرگرم تحصیلات بوده و سالهای متمادی در رشته های مختلف علمی و فنون تفسیری مانند فقه، حدیث و رجال، ادبیات و لغت از محضر اساتید بزرگی مانند ابوعلى طوسى، فرزند شیخ الطائفه، شیخ طوسى – حسن بن حسین، جد شیخ منتجب الدین صاحب کتاب فهرست – موفق الدین بکرآبادى – ابوالحسن، عبیدالله بیهقى و شیخ جعفر دوریستى که از شاگردان شیخ مفید است، علومی آموخته.
مراتب علمیش بیشتر از مکتب ابو علی طوسی (مفید ثانی) شیخ منتخب الدین رازی جدّ صاحب فهرست و ابوالوفای رازی میباشد. علامه امینی در شهداء الفضیله راجع به مقام علمیش مینویسد: (امین الاسلام معروف به شیخ طبرسی پرچمدار علم و آیت هدایت بود. وی از برجسته ترین زعمای دین و پیشوایان مذهب شیعه به شمار میآید. تفسیر وی به مجمع البیان به تنهائی کافیست که دریای فضل و تبحر علمی او را بنمایاند تفسیری که نور حقیقت میبارد و پرتوی دانش و بینش وحی الهی میتابد کتابی که هیچ کس از آن بی نیاز نتواند بود.
شاگردان
بیست و پنج سال از بهترین ایام خود را در شهر سبزوار به تدریس دانشجویان دینی و تألیف و تحقیق گذرانید، شاگردانى که توسط ایشان تربیت شدند از ستارگان درخشان آسمان علم و دانش گردیدند که از جمله چهرههاى سرشناس آنها مىتوان به فرزند بزرگوار او رضى الدین حسن بن فضل طبرسى، صاحب کتاب شریف مکارم الأخلاق – ابن شهر آشوب مازندرانى، مؤلف کتاب معالم العلماء – شیخ منتجب الدین صاحب فهرست – قطب الدین راوندى – عبدالله بن جعفر دوریستى و شاذان بن جبرئیل قمى اشاره نمود.
آثار
مصنفات و آثار متعددی از امین الاسلام طبرسی به یادگار مانده است که جملگی از فضل و دانش آن عالم کوشا و اندیشمند توانا حکایت میکند. گنجینه آثار او بدین شرح است:
- الآداب الدینیه للخزانه المعینیه
- اسرار الامامه
- اعلام الوری باعلام الهدی
- تاج الموالید
- جوامع الجامع
- الجواهر (جواهر الجمل)
- حقائق الامور
- عده السفر و عمده الحضر
- العمده فی اصول الدین والفرائض النوافل
- غنیه العابد و منیه الزاهد
- الفائق
- الکافی الشافی
- مجمع البیان
- مشکوه الانوار فی الاخبار
- معارج السؤال
- المؤتلف من المختلف بین ائمه السلف
- نثراللآلی
- النور المبین و روایت صحیفه الرضا علیهالسلام.
تفاسیر
شیخ طبرسی سه کتاب تفسیر قرآن را به سبکهای مختلف به رشته تحریر درآورده است:
الف. مجمع البیان:
معروفترین کتاب شیخ طبرسی تفسیر مجمع البیان است. شیخ طبرسی خود در مقدمه این کتاب در مورد نگارش این تفسیر چنین می گوید:
«آستین همت بالا زدم و نهایت جد و جهد را بکار بستم و دیدار بیدار داشتم و اندیشه به زحمت افکندم و بسیار تفکر کردم و تفاسیر گوناگون را در پیش رو نهادم و از خداوند سبحان توفیق و تیسیر طلبیدم و نگارش کتابی را آغاز کردم که در نهایت فشردگی و پیراستگی و حسن نظم و ترتیب است و حاوی انواع و اقسام دانش تفسیر است و درّ و گوهرهایی اعم از علم قرائت، اعراب و لغت، پیچیدگی و مشکلات، معانی و جوانب، نزول و اخبار، قصص و آثار، حدود و احکام و حلال و حرام دربردارد و از خدشههایی که مبطلان آن مطرح کردهاند سخن گفته و سخنی را آوردهام که تنها اصحاب ما رضی الله عنهم متعرض آن شدهاند و استدلالات بسیاری را در صحت اعتقادات خود اعم از اصول و فروع و معقول و منقول به گونهای معتدل و مختصر و بالاتر از ایجاز و پایینتر از تفصیل دربردارد؛ زیرا اندیشههای عصر حاضر تاب تحمل سنگینی فراوان ندارد و از تلاش در میادین مسابقات بزرگ ناتوان است زیرا از علما تنها نامی مانده و از علوم تنها رمقی».
گرایش روحی بر نوشتن تفسیر با ابتکار و سبکی منحصر به فرد که از روزگار جوانی در او جولان داشت و همچنین تشویق یار و دوست نزدیکش، محمد بن یحیی (از سادات آلزباره و از شخصیتهای برجسته سبزوار) دو عامل و انگیزهای است که مؤلف محترم خود در مقدمه بدان اشاره کرده است. برخی از مورخان با بیان داستانی از طبرسی، انگیزه دیگری را در باب علت نوشتن تفسیر دخیل میدانند.
آن حکایت از این قرار است: زمانی سکتهای بر علامه عارض میشود و خاندانش به این گمان که او به رحمت ایزدی پیوسته است وی را به خاک میسپارند. او پس از مدتی به هوش آمده، خود را درون قبر میبیند و هیچ راهی را برای خارج شدن و رهایی از آن نمییابد. در آن حال نذر میکند که اگر خداوند او را از درون قبر نجات دهد کتابی را در تفسیر قرآن بنویسد.
در همان شب قبرش به دست فردی کفن دزد نبش میشود و آن گورکن پس از شکافتن قبر شروع به بازکردن کفنهای او میکند. در آن هنگام علامه دست او را میگیرد! کفن دزد از ترس، تمام بدنش به لرزه میافتد، علامه با او سخن میگوید، لیکن ترس و وحشت آن مرد بیشتر میشود. علاوه طبرسی به منظور آرام ساختن او، ماجرای خود را شرح میدهد و پس از آن میایستد. کفن دزد نیز آرام شده، با درخواست علامه که قادر به حرکت نبود، او را بر پشت خود مینهد و به منزلش میرساند. طبرسی نیز به پاس زحمات آن گورکن، کفنهای خود را به همراه مقدار بسیاری پول به او هدیه میکند. آن مرد نیز با مشاهده این صحنهها و با یاری و کمک علامه توبه کرده، از کردار گذشتهاش از درگاه خداوند طلب آمرزش میکند. طبرسی نیز پس از آن به نذر خود وفا کرده، کتاب مجمع البیان را مینویسد.
شیخ طبرسی تفسیر خود را در مدت هفت سال و با اقتباس از تفسیر «التبیان» اثر شیخ طوسی، تدوین کرد و هر یک از فنون مختلف قرآنی را به صورت جدا از هم و در قالبی منظم و مرتب بیان نمود. این نظم خاص سبب گردید که دانشمندان شیعه و سنی، آن تفسیر را بر بسیاری از تفاسیر دیگر برتری داده، آن را مورد ستایش قرار دهند.
مجمع البیان در ده جلد تدوین و در پنج مجلد چاپ شده است. این کتاب با مقدمهای مفید آغاز شده و موضوعاتی در هفت فن به قرار ذیل در آن مطرح شده است: تعداد آیات قرآن و ثمره آشنایی با آن، ذکر اسامی قرّاء مشهور قرآن و نظرات آنان، تعریف تفسیر، تأویل و معنی، نامهای قرآن و معانی آن، یادی از علوم قرآن و مسائل مربوط به آن و کتابهایی که در مورد آن تألیف شده است، احادیث مشهور پیرامون فضیلت قرآن و اهل آن و بیان آنچه که برای قاری قرآن نیکوست (چون زیبا خواندن الفاظ قرآن).
او در پایهای از موارد به دنبال معنی آیات و به منظور توضیح بیشتر، به مطلبی اشاره و آن موضوع را با عنوان «فصل» مشخص میکند. عناوینی چون تقوا، خصوصیت هدایت و هدی، توبه و شرایط آن، اخلاص، نام محمد صلی الله علیه و آله و بالاخره چکیدهای از پندها و حکمتهای لقمان حکیم نمونههایی از این فصلها میباشد. همچنین احادیث و روایات بسیاری در این تفسیر وجود دارد که تعداد آن بیش از هزار و سیصد حدیث است.
ب. الکافی الشافی:
علامه طبرسی پس از تألیف مجمع البیان ـ که به تفسیر کبیر شهرت یافت ـ به تفسیر کشّاف، اثر جار الله زمخشری برخورد و به دلیل جذابیت و هنرنمایی موجود در آن، به تلخیص آن کتاب اهتمام ورزید. او معانی نو و بدیع و الفاظ نیکویی را که در نوع خود بیهمتا بود از این تفسیر گلچین کرد و آن را در یک جلد تألیف نمود و نام این تفسیر گزیده و مختصر را «الکافی الشافی» نهاد. این کتاب در آثار برخی از شرح حال نویسان به «الوجیز» تعبیر شده است.چون نسبت به مجمع البیان و تفسیر دیگر علامه، موسوم به جوامع الجامع دارای حجم کوچکی بوده است.
ج. جوامع الجامع:
این کتاب پس از مجمع البیان از معروفترین آثار علامه طبرسی است که در مدت یک سال (از ماه صفر 542 تا محرم 543 ق) و پس از اتمام دو تفسیر گذشته تألیف شده است.در این تفسیر گزیدهگویی شیوه مفسر است و او کوشیده تا مطالب مهم و برجسته و لطایف آن دو کتاب را گردآوری کرده، از برخی مطالب آن دو تفسیر کبیر و الوجیز صرفنظر نماید. همچنین حسن ابتکار و لطف تعبیری که در بیان دقایق آیات و کیفیت توجیه آن بکار رفته و استفادهای که از کشاف زمخشری شده، باعث شد که این تفسیر از مجمع البیان ممتاز گردد.علامه، جوامع الجامع را به دلیل کمی حجم و فزونی فوایدش، وسیط نیز نامیده است.
بیشتر مطالب تفسیر جوامع الجامع از کشّاف زمخشری اقتباس شده است. در پارهای از موارد نیز مطالبی از تفسیر مجمع البیان خود را نقل کرده است. این تفسیر در مقایسه با کشاف امتیازاتی دارد؛ همچون اختصار و حذف زواید و مطالب غیرضروری، نقل روایاتی از طرق شیعه که گاهی با تفسیر صاحب کشاف موافق و در بسیاری از مواضع با آن مخالف است و بیان آراء کلامی شیعه امامیه در مواردی که با دیدگاه معتزله موافق نیست یا نظر شخصی طبرسی در تفسیر آیه با نظر زمخشری مخالف است که در این صورت طبرسی از نظر صاحب کشاف عدول نموده و آنچه را خود حق میدانسته ذکر کرده است.
وفات
امام مفسران، امین الاسلام طبرسی پس از هفتاد و نه (یا هشتاد) سال زندگی بابرکت شبانگاه روز نهم ذی الحجه سال 548 ق. در شب عید قربان در شهر سبزوار به دیار حق شتافت. برخی از نویسندگان اسلامی شیخ طبرسی را به عنوان «شهید» یاد کردهاند.
از این بین برخی گفته اند او به وسیله سم به شهادت رسیده است. در مقابل، گروهی نیز با توجه به همزمان بودن رحلت شیخ با فتنه طائفه وغُز، به شهادت ایشان به دست این گروه شورشی اشاره کردهاند.
مدفن
پیکر پاک علامه از سبزوار به مشهد مقدس انتقال یافت و در نزدیکی حرم مطهر امام رضا علیهالسلام در محلی به نام قبرستان قتلگاه به خاک سپرده شد.آرامگاه او که در ابتدای خیابان طبرسی واقع شده، از آغاز محل زیارت مؤمنان بوده است و در سال 1370 به موجب طرح توسعه اطراف حرم، به داخل باغ رضوان انتقال داده شد.